متأسفانه امروز در کل جهان اين ذهنيت وجود دارد که نظريه تکفير شيعه متعلق به ابنتيميه است، در حالي که اين به هيچ وجه حقيقت ندارد و نظريه تکفير شيعه توسط محمد عبدالوهاب و با تحريف نظر بزرگان اهلسنت ايجاد شده است.
دکتر عصام علي العماد اليمني، شيعهشناس، متخصص در علم رجال و حديث و تاريخ، مدرس مجمع جهاني اهلبيت عليهم السلام و فارغ التحصيل مدرسه امام محمد سعود عربستان سعودي است. وي که خود زماني پيرو وهابيت بوده و به مذهب تشيع گرويده، در گفتوگويي به بررسي مهمترين چالشهاي پيشِروي گفتمان تقريب در جهان اسلام پرداخته و معتقد است وهابيت و جريان تکفيري مهمترين مهمترين مانع وحدت اسلامي است که همواره و بهويژه طي دو سه دهه اخير کوشيده است تا با انواع شگردها بين مذاهب اسلامي اختلافانگيزي کند.
وي تخريب چهرههاي برجسته و تأثيرگذار تقريبي دنياي اسلام ميان اهلسنت و شيعه را از جمله ترفندهاي وهابيت براي برهم زدن وحدت مسلمانان دانست. همچنانکه پاياننامههاي بسياري در دانشگاههاي عربستان در نقد شخصيتهايي چون سيدقطب، شيخ محمد عبده، شيخ محمد محمد المدني و سيد جمالالدين اسدآبادي نوشته شده که از جمله آنها اثر پنج جلدي شيخ ربيع المدخلي در نقد سيد قطب و کتابي با عنوان «تحذير الامم من کلب العجم» است که يکي از متعصبين وهابيت در نقد شخصيت و انديشه سيدجمال نوشته است.
تنها کتاب «توحيد»ي که منشأ فتنه و کشتار شد
عصام العماد در بخش ديگري از سخنان خود، قرائت وهابيت از مفهوم «توحيد» را يکي از مهمترين علل گسترش اختلاف ميان مسلمين دانست و گفت: کتاب «التوحيد»ي که محمد عبدالوهاب نگاشته دستمايه وهابيت براي دامن زدن به اختلافات سني و شيعه است. در دنياي اهلسنت دو کتاب معروف در حوزه توحيد نگاشته شده: يکي کتاب امام محمد عبده مصري است که به فارسي ترجمه شده و ديگري کتاب محمد عبدالوهاب سعودي. اگر کتاب امام محمد عبده را با کتاب توحيد شيخ صدوق، يا کتاب توحيد فخرالدين رازي و کتاب توحيد سيدقطب يا با کتابهاي توحيد برگرفته از کتاب تفسير الميزان و تفسير شهيد مطهري مقايسه کنيد، ميبينيد که با وجود اختلاف نظرها هيچ اختلاف عميقي ميان آنها وجود ندارد و اگر اختلافي هم هست بهحدي که کتاب توحيد عبدالوهاب با کتابهاي اهلسنت و شيعيان دارد، نيست و اختلاف عميق و بنياديني ندارند.
وي اضافه کرد: اختلاف توحيد وهابيت با ديگر کتب توحيدي در شيعه و سني به حدي رسيده که همه کتابهاي توحيد برگرفته از قرآن و کلام اهلبيت(ع) را رد ميکند و معتقدان به توحيد با روايتي ديگر را کافر ميداند و به جهان اهلتسنن وانمود ميکند که توحيد عبدالوهاب توحيد سلف صالح و توحيد خاص اهلتسنن است، مثلا امام فخرالدين رازي، متکلم بزرگ اهلسنت هم صدها سال پيش، اثر ارزشمندي درباره توحيد نوشته، اما حتي يک نفر بهخاطر اين کتاب و توحيدي که در آن ارائه شده، کشته نشده است. در حالي که توحيد ارائه شده توسط محمد عبدالوهاب صدها يا هزاران نفر را به کشتن داده است. تاکنون حتي يک نفر هم بهخاطر کتاب توحيد امام طبري که برگرفته از تفسير طبري است، کشته نشده است. همچنين کسي بهخاطر توحيد شيخ صدوق کشته نشده. بنابراين کتابهاي توحيد اهلتسنن و تشيع هيچگاه باعث ايجاد فتنه نشده است و فقط يک کتاب سبب ايجاد فتنه شده است.
تحريف انديشه بزرگان اهلسنت/ توحيد بزرگان اهلسنت را هم شرک ميدانند
اين اسلامشناس يمنيالاصل در ادامه سخنان خود به تبيين شگردهاي وهابيت براي ايجاد تفرقه بين مسلمانان پرداخت و گفت: يکي از شگردهاي اينها براي ايجاد تفرقه ميان تشيع و تسنن اين بوده که آنها وانمود ميکنند توحيدي که ما به بشريت ارائه ميدهيم توحيد اهلتسنن است، در حالي که اين واقعيت ندارد. براي ارائه دليل هم به خود کتاب اينها ميتوان استناد کرد. وهابيون توحيد بزرگان اهلسنت مانند بخاري سمرقندي، فخر رازي، سيد قطب و... را شرک ميدانند. محتوا و فحواي علمي توحيد آنان نسبت به توحيد محمد عبدالوهاب بسيار غنيتر است و هيچگاه هم ايجاد فتنه و شکاف نکرده است. بحث خداشناسي صحيح امام بخاري قابل مقايسه با خداشناسي وهابيت نيست؛ چراکه بحث خداشناسي امام بخاري از هرلحاظ بسيار نزديکتر به مکتب تشيع است. البته بيشک در مسائلي اختلاف هم وجود دارد، اما اختلاف حاد و عميقي که باعث شکاف در طول تاريخ شود، نيست و براي نمونه طرفداران امام بخاري هرگز نگفتهاند کساني که از توحيد شيخ صدوق و امام صادق(ع) تبعيت کنند، مشکل دارند.
حتي ابنتيميه را هم تحريف کردند
عصام العماد تصريح کرد: علاوه بر اين، وهابيون متأسفانه کتابهاي ابنتيميه را تحريف کردهاند. من قوياً معتقدم يکي از شگردهاي وهابيت براي ايجاد شکاف ميان تسنن و تشيع تحريف کتب شيخ ابنتيميه است. درست است که ابنتيميه «منهاج السنه» را در رد کتاب «منهاج الکرامة في اثبات الامامه» اثر علامه حسينبن مطهر حلي، مرجع تشيع در زمان خود، نوشت، اما اگر دقت کنيم ميبينيم که ابنتيميه معتقد به کفر شيعه نبوده است. دکتر فهمي هويدي يکي از بزرگان اهلتسنن، در کتاب «ايران از درون» ميگويد: متأسفانه وهابيت بهدروغ ادعا کرده ابنتيميه معتقد به کفر شيعه است، در حالي که اين با واقعيت در تضاد است و انديشه و نظريه تکفير شيعه توسط محمد عبدالوهاب ايجاد شده است.
براي رد شيعه، نُصَيريه (غلاة) را به کل شيعه تعميم دادند
عصام العماد خاطرنشان کرد: ابنتيميه 10 جلد کتاب در رد انديشههاي علامه حلي نوشته، اما معتقد است که او مسلمان است و در هيچکدام از آثارش، اين مرجع شيعه را کافر نخوانده است. درست است که گاهي نسبت به علامه از کلمات غيرمؤدبانه استفاده کرده، اما هيچگاه ادعا نکرده که او کافر است. متأسفانه امروز در کل جهان اين ذهنيت وجود دارد که نظريه تکفير شيعه، متعلق به ابنتيميه است، در حالي که اين به هيچ وجه حقيقت ندارد. ابنتيميه قائل به تکفير «علياللهي» است، چون در زمان ايشان در سوريه و شامات گروههايي از نُصَيريه در آنجا زندگي ميکردند و او کتابي عليه نصيريه (بهزبان امروز علياللهيها) نوشت و آنان را تکفير کرد. وهابيت از اين موضوع به بهترين وجه ممکن استفاده ابزاري و کلمات و انديشه ابنتيميه را تحريف کرده و به کل شيعه تعميم داده است.
منبع: خبرگزاري تسنيم